یاش چوپرا بارها ثابت کرده است که خداوندگار عشق در بالیوود است.عاشقی ابدی که به واقع پادشاه رومنس نامیده میشود و ویر-زارای او تازه ترین دلیل روشن است بر این مدعا.به تازگی کتابی تحت عنوان"آنها گفتند..." درباره پشت صحنه و ساخت ویر-زارا منتشرشده که گفته های بازیگران و دیگر عوامل آن همه در کتاب درج شده است.بخشهایی از این کتاب منحصر به فرد را با ذکر نمونه هایی از خاطرات و تجربه های یاش چوپرا در حین ساخت ویر-زارا مرور میکنیم:"یه روز آدی 3 تا صحنه رو برام شرح داد.کاملا" جدید و متفاوت بود.این توضیحات منو به شدت مشغول خودش کرد و یه دفعه با خودم تصمیم گرفتم که فیلم بعدیم اینجوری باشه..و آدی شروع کرد کارکردن روی این داستان و اون صحنه های اولیه که برام توضیح داده بود اولین صحنه های ویر-زارا شدن.برای شاهرخ هیچ چاره ای نبود باید بازی میکرد و راجع به رانی هم مطمئن بودم.اما برای نقش زارا نیاز به فکر کردن داشتم.به بازیگری نیاز داشتم که چهره اش کاملا" متفاوت از کاراکتر زارا باشد.اون باید تماشاگرا رو شگفت زده میکرد.یه چیز غیر مترقبه میخواستم.همان موقعها پریتی نقشهایی مدرن و با کاراکترهای غربی بازی کرده بود و بعلاوه چهره باطراوتی داشت.شروع کردیم به تست گرفتن با گریم و لباس و جواهرات و زارا همونی بود که من تو ذهن خودم داشتم و بالاخره بعد از سه تا تست می دونستم که زارای خودمو بدست آوردم.داستان پهنایی به وسعت 22 سال و دو محیط کاملا" متفاوت داشت.یکی در پنجاب هندوستان و دیگری پنجاب پاکستان.داستانی به شدت رومانتیک که آنسوی حد و مرزها ریشه در سنتها داشت.برای من احترامی برای پنجاب بود که زادگاه خودم است.گذر این عشق از مرزها عبور گروه از مرزها و همسنجی سینمایی دو کشور را به همراه داشت اما تحت این احساسات واقعا" در می یافتیم که یکی هستیم.زبان ما, فرهنگمون , ارزشهامون و احساساتمون همه باهم یکی بود.دقیقا" حقیقتی که در آهنگ "ایسا دس هه مرا" نشون داده شده.یکی از بزرگترین تغییرات ویر-زارا موسیقی اون بود.راجع به خیلی از آهنگسازهای مهم معاصر شنیده بودم و می دونستم که خیلی هاشون مستعد هستن.اما احساس میکردم یه چیزی کمه یا گمشده , چیزی که مطابق هر دو محیط هند و پاکستان باشه و پر از روح باشه و مهمتر از همه هندی بودنش رو نشون بده.یه روز با سانجیو کوهلی توی ماشین من در حال مسافرت بودیم که مشکل خودمو براش توضیح دادم .اون بهم گفت که تعدادی از آهنگهای منتشر نشده پدرش(مرحوم مدن موهان) هست که مورد استفاده قرار نگرفته.با اینکه سانجیو سالهاست که تو یاش راج فیلمز با من کار میکنه اما قبلا" هرگز این مسئله رو نگفته بود.اون تقریبا" یکی دو ماه کار کرد تا تونست 30 آهنگ برامون جمع کنه.ما فورا" 8 تا از اونارو انتخاب کردیم و من و آدی می دونستیم که انتخابهای درستی انجام دادیم.فیلم تقریبا" تا پایان بی نام بود.این مسئله همه بچه هارو وادار به فکر کرده بود و اسمهای مختلفی هم پیشنهاد میشد مثل"یه کاها آگئه هم" که اتفاقا" بعدا" یه آهنگ هم بر اساس این اسم ساختیم-یه هم آگئه هه کاها-که مورد علاقه من بود و البته بعد از فیلم حذف شد.تصمیم گرفتیم بعد از اینکه فیلم رو به طور کامل دیدم اسمشو انتخاب کنیم و وقتی اینکارو کردیم همه احساس کردیم که یه عشق افسانه ای جدید خلق کردیم مثل "هیر-رنجا" یا "لیلا-مجنون" یا "سونی-مهیوال" و این بود که فهمیدیم اسمی بهتر از "ویر-زارا" براش نمیتونه باشه , دو عاشق افسانه ای.قدردانی ها و جایزه های زیادی از جمله جایزه ملی برای ویر-زارا دریافت کردم اما وقتی اشک رو در چشمان آلمانیها در جشنواره فیلم برلین و هلندی ها در جشنواره فیلم آمستردام و شوریدگی بینندگان فرانسوی رو در برابر نسخه فرانسوی در فرانسه دیدم فهمیدم که با دو عاشق برتر از هر عاشق در دنیا تماس داشته ام.ویر-زارا در تمام نقاط جهان در اکثر ممالک خارجی چیزی بیشتر از موفق بود.من همیشه از تمام طرفدارانم سپاسگذار بوده ام که اینقدر تیم منو که در ویر-زارا با من همکاری کردند , ستایش کردند.من در قلب خودم میدانم که این فیلم بهترین کار من بوده , احترامی به پنجاب و به بشریت....عشق از هر مرزی بالاتر است و برای من عشق و رومنس بر همه چیز برتری دارد."